مرگ هم عرصه بايسته اي از زندگي است
كاش شايسته اين خاكسپاري باشيم
خانواده محترم پاك ضمير
درگذشت فرزند دلبندتان را به شما و كليه صاحبان عزا تسليت عرض نموده، اطمينان دارم سوگ شما و داغديدگان ، فقط فقدان آنمرحوم است زيرا حضور در جوار حق جلّ و علا نعمت است كه شكر آن واجب مي باشد.
يزد - عباس اعظمي نائيني
اسكندر كبير كه مي رفت از جهان
گفت اين سخن به مادر خونين جگر همي
كز بعد من عزايي اگر مي كني به پاي
طوري بكن كه باد پسنديده تر همي
تنها مگري عده اي از دوستان بخواه
كايند و با تو گريه نمايند سر همي
ليكن چه عده ايي كه نباشند داغدار
زان بيشتر به مرگ كسان دگر همي
با عده اي بگري برايم كه پيش از اين
ننموده مرگ از در ايشان گذر همي
گر گريه اي كنند كنند از براي من
مرگ كسي نباشد شان در نظر همي
چون خواست مادرش به وصيت كند عمل
با عده اي شود به عزا نوحه گر همي
يك تن كه داغديده نباشد نيافتند
بشتافتند گر چه به هر كوي و در همي
القصه مرگ چون همه كس در گزيده بود
حاضر نشد به محضر او يك نفر همي
چون مادر سكندر از اين گونه ديد حال
دانست سر گفته آن نامور همي
يعني ببين كه هيچكس از مرگ جان نبرد
ديگر مكن تو گريه براي پسر همي
بر هر كه بنگري به همين درد مبتلاست
بي داغ نيست لاله باغ بشر همي
باري عزيز من همه خواهيم مرد و رفت
زاري مكن كه هيچ ندارد ثمر همي